ایران آینده

ایران آینده

بازنگری در تاریخ قلمرو میانی
ایران آینده

ایران آینده

بازنگری در تاریخ قلمرو میانی

مبدا گاهشماری ایرانی


کدام سال، ریشۀ ایرانی داشته و مستند است؟
 ۲۵۸۱ شاهنشاهی
۳۷۶۰ زرتشتی
۱۴۰۱ شمسی
۱۴۴۳ قمری
۲۰۲۲ میلادی
۶۷۷۲ آشوری
۷۰۴۴ میترایی آریایی
۱۴۱۰۱ اهورایی


-شاهنشاهی:
گزینۀ سال «شاهنشاهی» ایرانی است، اما مستند نیست. در وهله نخست، به نظر می‌رسد که چون این سال منتسب به کوروش و هخامنشیان است، پس مستند هم هست. اما با بررسی آن متوجه می‌شویم که اینگونه نیست. یعنی هیچ سندی در رابطه با تاجگذاری کوروش نزد کمبوجیه اول و ارشامه به عنوان شاه پارس و انشان در ۵۵۹ پ.م در دست نیست. زمانی که بحث جایگزینی سال شاهنشاهی با هجری در پیش از سال ۱۳۵۷ مطرح شد، گروهی بدون استناد به هیچ سندی، سال ۵۵۹ پ.م را به عنوان زمان تاجگذاری کوروش مطرح کردند تا ۲۵۰۰اُمین سال آن تاجگذاری فرضی با سالِ به شاهی رسیدن محمدرضا پهلوی در ۱۳۲۰ شمسی مطابق گردد. می‌دانیم که آن رخداد تاریخی میان سال‌های ۵۶۲ تا ۵۵۶ رخ داده است، اما اینکه حتما ۵۵۹ بوده، در هیچ سندی نیامده است.

-زرتشتی:
سالی که به سال زرتشتی معروف شده است نیز داستان خاص خودش را دارد. نخست آنکه، به طور کامل ملی نیست و طبیعتا سبقه‌ای مذهبی و آیینی دارد. زیرا زرتشت ایرانی است، اما کلیت ایران لزوما زرتشتی نبوده و نخواهد بود. دربارۀ مستند بودن آن نیز باید بحث مفصلی کرد. اما به همین اندازه بسنده می‌کنیم که پیشنهاد این مبدا رویدادی کهن نیست و پیشینۀ آن به همین چند دهه پیش بازمی‌گردد. اعضای انجمن زرتشتیان به زنده‌یاد استاد ذبیح بهروز مراجعه کرده و خواهان پژوهش پیرامون زمان زرتشت شدند. همزمان از کسانی چون پورداود و سپس دوستخواه نیز خواسته شد تا اوستا را که در روی برگه‌هایی در ایران و هند پراکنده بود، گردآوری و به فارسی ترجمه کنند. دربارۀ تعیین یک مبدا قراردادی، استاد بهروز با مقتضیات ۷۰ سال پیش تلاش نمود و با در نظر گرفتن ۱۲ هزاره ایرانی و این نکته که زرتشت در آغاز سه هزاره چهارم آمده است، به صورتی حدسی و بدون ارائه هیچ مدرکی روز پایان هزاره دوازدهم را برابر با ۶۰۰ یزدگردی اعلام نمود. سپس با کسر ۳۰۰۰ سال از آن، زمان ۱۷۶۸ پ.م را به دست آورد. (البته باید بدانیم که نوین‌ترین یافته‌ها، زمان زایش زرتشت را ۳۳۰ سال پیش از خورشیدگرفتگی ۵۸۵۵ پ.م در نیمروزان محاسبه نموده است)

-هجری شمسی:
این سال طبق قانون اساسی، در حال حاضر سال رسمی کشور است. به نظر و مطابق شواهد و روایاتی که در اسناد مربوط به تاریخ اسلام آمده است، گویا زمان هجرتِ صورت گرفته از شهر مکه به یثرب نیز تقریبا در زمان ادعا شده رخ داده است. بنابراین این مبدا مستند به نظر می‌رسد، اما از آنجا که به طور مستقیم ارتباطی با فرهنگ بومی و خاص ایران ندارد، مبدا مذهبی محسوب گشته و به عنوان مبدا ملی برای توصیف رویدادهای هزاره‌های گذشته در رخدادهای تاریخی به کار نمی‌رود.

-هجری قمری:
مانند گزینۀ بالا، مبدا تاریخی این گزینه نیز همان هجرت از مکه به یثرب است. اما به جای گردش خورشید، با گردش ماه (قمری) و سال‌های ۳۵۵ روزه به جای ۳۶۵ روزه محاسبه شده است. بنابراین این گزینه هم می‌تواند مستند باشد، اما ایرانی نیست.

-میلادی:
این سال علاوه بر اینکه به طور مستقیم ایرانی نیست، می‌دانیم که مستند هم نیست. زیرا اتفاق زایش عیسی از مریم اساسا با هیچ سند تاریخی پشتیبانی نمی‌شود و برگرفته از استوره زایش مهر از آناهیتاست. بنابراین پیداست، اعدادی که این سال را نشان می‌دهد تنها بر اساس توافقی میان کشیشان در سده‌های گذشته صورت‌بندی شده است. اما به هر حال و متاسفانه به دلیل تفوق استعماری غرب، امروزه ناچار برای توصیف رخدادهای تاریخی، از این مبدا استفاده می‌شود.

-آشوری:
آشوریان گروهی از ایرانیان بودند که در هزاره‌های دور و به همراه دیگر گروه‌های باشنده و احتمالا التصاقی‌زبان در فلات ایران، به میانرودان رفتند. دولت‌شهرهایشان در هزاره‌های سوم و دوم شکل گرفت، اما اینکه این سالِ ۶ هزار و اندی بر چه پایه‌ای استوار است، باید گفت که هیچ.

-میترایی آریایی:
دربارۀ این سال، مطلبی در یک تارنگار آمده است که شاید نامشخص و ناممکن بودن آن را به روشنی نشان دهد: «در یک جلسه با حضور عده‌ای علاقمند به تاریخ ایران، مطرح شد که نمی‌شود تاریخ آریایی میترایی را به درستی تعیین کرد و به کار برد. مثلاً ما با تحقیقاتی، ۷۰ قرن را تعیین کرده‌ایم و علاقمندانی می‌گویند که ممکن است در آیندۀ نزدیک تحقیقاتی صورت بگیرد و این تاریخ را ۸۰ یا ۹۰ قرن یا بیشتر نشان دهد، بنابراین نمی‌توان ۷۰ قرن را بنای تاریخ آریایی میترایی دانست. به راستی نمی‌توان آغاز تاریخ آریایی میترایی را در یک مبدأ تاریخ و زمان نوشت، و اگر چنین باشد هرگز نخواهیم توانست این تاریخ را به دست آوریم و همیشه چون آن آقایانی که چند بار این تاریخ را تغییر دادند، لازم می‌شود که آن را تغییر داد. بدین ترتیب اصول کلی و علمی تاریخ‌نویسی زیر سئوال می‌رود و مشکوک می‌شود، و چه بسا باعث نارضایتی شود».

-اهورایی:
و اما، مبدا ادعایی این سال را نیز شاید بتوان اوهام‌آمیزترین سال پیشنهادی از سوی برخی ملی‌گرایان عنوان نمود، که البته هیچگونه سند و مدرکی هم ندارد.

به راستی، جای یک مبدا ایرانی در حوزه گاهشماری و زمان‌سنجی کنونی ایران خالی است. اینکه ایرانیان مبدا سال هجری شمسی را در امور اداری و زندگانی خود به کار می‌برند، امور روزمره را رتق و فتق می‌کند. همچنین نیکوست که بر پایۀ نوروز و ماه‌های ایرانی می‌گردد، اما برای ارجاع مقولات تاریخی و رهایی از مبدا میلادی، حتما نیاز است که ایرانیان یک مبدا ملی نیز داشته باشند. شاید بهترین پیشنهاد، روز ورود کوروش به بابل باشد، یعنی زمانی که وی خود را شاه جهان نامید و منشورش را صادر کرد.
رویدادنامه نبونئید، ستون ۳، بند ۱۸ و ۱۹: «در هفتم آبان (۵٣٩ پ.م)، کوروش خود به بابل در آمد. در راه او شاخه‌ها پخش کردند، و او برای همه در شهر آرامش و صلح نمود...».


نظرات 3 + ارسال نظر
ارژنگ شنبه 23 دی 1402 ساعت 04:00

بالاخره یه جایی از تاریخ باید ایرانیان آغاز به جشن گرفتن نوروز کرده باشن که همچنان این روز در بین ایرانیان و حوزه فرهنگی ایران باستان جشن گرفته میشه. به نظرم کمی بیشتر باید پژوهش و بررسی کرد شاید در الواح و سنگ‌نبشته‌ها بشه سرنخی از سرآغاز گاهشماری ایرانی بتوان پیدا کرد و تاریخ دقیق و مستند و معتبر ایران رو دوباره زنده کرد.

-Amir- چهارشنبه 13 دی 1402 ساعت 17:34

چرا ته اسم میترایی آریایی آوردید ؟ اون زمان آریایی ها وارد فلات ایران نشده بودن هنوز

کسی وارد فلات نشد. کوچ دروغ است.

لیدا سه‌شنبه 16 خرداد 1402 ساعت 10:24

سلام
چرا ورود آریایی‌ها به ایران مبدأ تاریخ ملی نیست که میشه سه هزار سال پ.م؟

چون جعلی هست و کسی از جایی وارد نشده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد