مهرداد ایرانمهر
نام جغرافیایی «رَثَه (چرخ، ارابه)» از کهنترین دوران در خاور ایران و سِند وجود داشته است.
«خوَنیرَثَه (خونیرث)» نام اقلیمی در میان زمین بود که میهن مردمان ایرانی را در بر میگرفت. شش سرزمین دیگر در پیرامون آن قرار داشت. (هفتکشور)
(نک: یسنا ۵۷- بند ۳۱، یشت ۱۰- بند ۱۵، وندیداد ۱۹- بند ۳۹ و ویسپَرد ۱۰- بند ۱)
پس در میان «ویمَئیذیَه (میانۀ جهان، قلمرو میانی)»، سرزمین «ائیریو-شَهیهنِم (ایران-شَهر، ایرانوج)» جای گرفته است. تصور همۀ سرزمینهای جهان گرداگرد «خوَنیرَثَه»، شباهت به چرخ ششپره دارد.
ریشۀ نام «خوَنیرَثَه» باید از آمیختن واژۀ اوستایی «خوَر(خورشید)» برابر با «خوَن (خورشید)» و در پیوند با واژۀ اوستایی «خوینگ (از آن خورشید)» (خوین-گ/ خوَن/ خوَر) در ترکیب با واژۀ «رَثَه (چرخ)» بوده باشد، که معنی «چرخ خورشید» از آن به دست میآید.
همین «چرخ خورشید»، نماد سرزمین و مردم ایرانی بود که به شکل چلیپا جلوه کرده و از کهنترین دوران، یکی از نمادهای فرهنگ ایرانی به شمار میرفت. (ترکیب مادی «خوَرِنَه/خوینگ» از ریشۀ ایرانیِ کهن «سوِل [کوِل، کوِر، خوِر] - خورشید/ سولار)
«ائیرینه وَئِیژَنگه» (سرزمینِ اَرّادهداران/؟) سرزمین نخستینِ مردمان ایرانی است، که البته در آسیای میانه، تاجیکستان، قفقاز، کورگان و اینگونه مناطق (نوار جنوب روسیه) جای ندارد.
این نام، پس از فراگشت چندهزار ساله، سرانجام به گونۀ «اَئیر/یَه/-وَن/گ/»، «ائیر-وَن» و «ایر-وان» در آمد که امروزه هنوز هم در نام پایتخت ارمنستان کنونی (ایروان /ایران/) بر جای مانده است. (وان /ان/: سرزمین) (پارسی باستانِ «ایرییَ...»)
همانگونه که آمد، نام «خونیرث» از دو بخش ترکیبی «خوَ(ی)ن(گ)» و «(ای)رَثَه» تشکیل شده است. (خوین-ای-رثه)
چنانچه واژۀ «خون/یرث» را بررسی نماییم، درخواهیم یافت واک «ی» در پیوند با آوای تزئینی «ای» بوده که پیشوند واژۀ «رَثَه» به شمار میرود، و از سویی نیز واک «ی» در واژۀ «خوین/گ» فرو افتاده و سرانجام به گونۀ «خو(-َ)ن» در آمده است. (واک «ی» در واژۀ خونیرث، پس از واک «ن» جای دارد، نه پیش از آن)
همچنین دیده میشود که آوای تزئینی آمده پیش از واژۀ «رَثَه»، واک صدادار «ای» است، نه «اَ». زیرا چنانچه این آوا «اَ» میبود، واژۀ خونیرث میبایست به گونۀ «خونَرث» در میآمد. بدینگونه، وجود واک «ی» پس از «الف» آغازین در واژگانی چون «ایرییَ» (پارسی باستان)، «ایران» (فارسی نو) و... نیز توجیهپذیر خواهد بود.
از سویی، با واژۀ نوینتر «اَئیریَنَه وَئِیژَنگه» روبرو هستیم که سپستر به گونۀ «ایران-و(ی)ج» یا «آریاوج؟» ثبت شده است. با دانستن مهتر بودن سرزمین خُنیرَه (خونیرث) نسبت به ایرانوج (هم از نظر زمانی و هم مکانی)، درمییابیم بخشهای نخست و میانیِ واژۀ «خوینگ-ایرَثَه-وَئِیژَنگه (سرزمین چرخ خورشید)»، یعنی «خوینگ-ایرَثَه...» در واژۀ «خونیرث» و نیز دو بخش میانی و پسین آن یعنی «...ایرَثَه-وَئِیژَنگه» در واژۀ «ایر(ان)وج» جلوهگر شده است.
بنابراین، نام کنونی ایران با فرو افتادن واژۀ «خوینگ» از آغاز واژۀ ترکیبی «خوینگ-ایرَثَه-وَئِیژَنگه»، به گونۀ «ایرَثَه-وَئِیژَنگه» و سپس «اَئیری(ن)ه-وَئِیژَنگه» (با گرفتن معنای «سرزمین اَرّادهداران») در اوستایی و آنگاه به گونۀ «ایرییَ...» در پارسی باستان و سپس نیز «اِیران-خشثر (شهر)» (مانند خوانش واک «ی» در واژۀ پیدا) در پهلوی و «ایران» در فارسی نو (دری) در آمده است.
از این رو، میبینیم خوانش واژۀ مبهم و تازهساختِ «آریا» با آنچه در فراگشت بالا آمد، همخوانی ندارد.
-دانشنامه کاشان
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ روایی ایران: