گنجنبشتهای ایرانیان به کام دیگران
سکندر بن فیلقوس پادشاهی بگرفت و از ایرانیان بسیار بکشت. جایهاشان ویران کرد و حصارهای ایشان کند و خراب کرد. و علمهای ایشان که مر ایشان را هاربدان (هیربدان) خوانند همه را بکشت و کتابها که اندر دین مغان و زردشتی بود همه بسوخت و آنچه اندر طب و نجوم و حساب و دیگر علمها بود، فرمود تا آن همه را ترجمه کردند، و به روم فرستاد و همه گنجهای ملوک ایران برداشت ... به اصطخر رفت و آنجا مردم بسیار گرد آمده بودند از روزگار همای بنت بهمن، و جایی بود که آن را "دژنبشت" گفتندی یعنی دارالکتب. اندر وی بسیار کتاب بود، از علم دین زرتشتی و فلسفه و حساب و هندسه و هر علمی. اسکندر بفرمود تا آن همه را ترجمه کردند و به روم فرستاد و فرمود به مقدونیا بنهادند و آن دژنبشت را بسوختند با هر چه کتاب بود اندروی، و اندر میان عجم کتاب نماند مگر اندک مایه که اندر دست مجهولان مانده بود اندر زاویههای ولایت.
-گردیزی، زینالاخبار، ص ۵۸-۵۹
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ روایی ایران: