مهرداد ایرانمهر
برداشتی خام از یک فرد در حدود اورشلیم دورهء سلوکی از استورهء درخت زندگی.
هومبابا (هامان) نگهبان جنگلهای سدر ارته، به فرمان خدای شمش (خشیارشا) توسط مردوک (مردخای) و ایشتار (استر) کشته میشود.
اصلا خشیارشا همسرانی به نام وشتی و استر و وزیری به نام هامان نداشته است.
ماه آدار هم برابر با اسفند است و ارتباطی با فروردین و روز سیزده به در ندارد. جالب است که در میان تومارهای بحرالمیت و فهرست یافت شده از کتابهای تنخ، هیچ خبری از کتاب استر نیست.
دانشنامه بریتانیکا در نوشتار مربوط به پوریم مینویسد: حقیقت تاریخی این واقعهء کتاب مقدس، معمولاً مورد تردید میباشد. در مورد جشن پوریم نیز هر چند مشخص است که تا حدود قرن دوم میلادی به سنتی تثبیت شده در میان یهودیان تبدیل شده بوده، اما ریشهء تاریخی این جشن ناشناخته است.
به گفتهٔ تاریخچه "دنیای کتاب مقدس" چاپ دانشگاه آکسفورد، اگرچه برخی بنیادگرایان، کتاب استر را تاریخی میپندارند، ولی ژانر ادبی کتاب استر، همانند اکثر کتاب دانیال از نوع رمان بوده است. نه نویسندگان این کتاب قصد بازگو کردن حوادث گذشته را داشتند، و نه انتظار داشتند که خوانندگان آن را به عنوان تاریخ قلمداد کنند؛ شخصیتی به نام استر وجود خارجی نداشته است.
به گفتهٔ شائول شاکد در دانشنامه ایرانیکا، گواهی بر صحت این داستان از دیدگاه تاریخی وجود ندارد و معمولاً در مورد واقعیت تاریخی داستان، با شک و تردید نگریسته میشود. نظریههایی وجود دارد که داستان بر مبنای اساطیر ایلامی یا بابلی است.
به گفتهٔ مککولوگ، شاید ذراتی از حقیقت در پشت داستان استر باشد، ولی کتاب در وضع حاضرش دارای اشتباهات و تناقضاتی است که باید به عنوان یک رمان تاریخی (نه روایت تاریخی) قلمداد شود. نام همسر خشیارشا به استناد هرودوت، آمستریس دختر اتانس بوده است، در حالی که هیچ اثری از وشتی یا استر در تاریخ هرودوت نیست.
به گفته لیتمن، دانشآموختگان و دانشپژوهان، کتاب استر را به دلیل تناقضات آشکار تاریخی در این کتاب، به جای سند تاریخی، جزو رمانهای تاریخی به حساب میآورند.
دائرةالمعارف جهانی یهود دربارهٔ کتاب استر مینویسد: اکثر محققان کتاب را افسانه و داستانهایی میدانند که بازگوکننده آداب و سنتهای معاصری است که با ظاهر و آهنگی قدیمی ارائه شده است تا از حمله و هجوم به آن اجتناب شود. آنها خاطر نشان کردهاند ۱۲۷ ولایتی که نامشان در کتاب آمده با ۲۰ ساتراپی باستانی ایران در مغایرتی عجیب است. یا حیرتآور است که چگونه استر، یهودی بود و خودش را مخفی میکند، در حالی که مردخای که پسرعمو و در عین حال قیم او بوده، به عنوان یک یهودی شناخته شده بوده است. نیز غیرممکن است که یک غیر ایرانی به عنوان نخستوزیر یا ملکه انتخاب شود و اینکه رویدادهای کتاب، اگر به راستی واقع شدهاند، نمیتوانستهاند با بیتوجهی مورخان روبرو شده باشند.
گفته میشود که مردخای توسط بختنصر تبعید شده است. ولی تبعید او ۱۱۲ سال پیش از سلطنت خشیارشا روی داده است.
لحن به کار رفته در کتاب، ساختار ادبی و جایگاه کتاب بیشتر به یک داستان رومانتیک اشاره دارد تا یک واقعهشمار تاریخی. برخی پژوهشگران حتی منبع این اثر را کاملاً غیر یهودی ردیابی کردهاند.
سموئل کندی دربارهٔ کتاب مینویسد: کتاب استر همه چیز میتواند باشد جز تاریخ. این کتاب، داستانی افسانهآمیز است که غرض ظاهری این افسانه آن بوده که برای جشن گرفتن عید پوریم، یک حقانیت و واقعیت تاریخی ذکر کند.
کتاب استر اطلاعاتی نادرست را در مورد پارس نیز ارائه میدهد. در این کتاب آمده که خشایارشا بر ۱۲۷ ولایت حکمرانی کرده، حال آنکه تعداد واقعی تحت حکم او ۲۷ تا بوده است.
برخی مسیحیان کتاب استر را «تاریخی از روح قومی یهود» و حتی «تلاشی خونخواهانه برای غرور نژادی یهودی» دانستهاند. بعضی دیگر نوشتهاند «در تمامی کتاب استر هیچ شخصیت با شرافتی یافت نمیشود».
-اکروید، پیتر (۱۳۸۸). «تصویر فرمانروایان هخامنشی در کتاب مقدس».
-شاکر، محمدکاظم؛ فیاض، محمد سعید (۱۳۸۹). «هامان و ادعای خطای تاریخی در قرآن!». قرآن شناخت. موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی. بهار و تابستان (۵): ۱۴۵ تا ۱۶۴.
-کورت، آملی (۱۳۹۱). هخامنشیان. ترجمهٔ مرتضی ثاقبفر. تهران: انتشارات ققنوس.
-معصومی، غلامرضا (۱۳۸۹). تاریخچه علم باستانشناسی.
-شاهنگیان، نوری سادات (۱۳۸۹). -«استر». دانشنامه ایران. ج. ۳. تهران: بنیاد دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ روایی ایران: