گردآوری: مهرداد ایرانمهر
نام یکی از دو حماسۀ هومر «ایلیاد» است.(حماسۀ دیگر: اُدیسه)
نام ایلیاد، برگرفتۀ از نامواژۀ اژهایی ایلیوم (Īlium) بوده و به همراه نامهای زیر، اشکال گوناگونِ یونانی، هیتیایی و لاتین این نام را تشکیل میدهد.
یونانی: تروآ، تروی (Troia, Trōia, Τροία)
هیتیایی: ایلیوس (Wilusa)، تروآس (Truwisa)
لاتین: ایلیون (Ίλιον, Ilion)
گردآوری و تنظیم: مهرداد معمارزاده طهران (ایرانمهر)
برگرفته از: دانشنامه کاشان - جلد ٣ و ۴، دکتر جهانشاه درخشانی
https://www.balatarin.com/permlink/2014/11/12/3725816
«مَدَه» در متنهای کهن میانرودان، نامی جغرافیایی است. واژه یا نام خاص سومریِ «مَدَه» بیگمان یک وامواژه است.
گودِهآ فرمانروای شهر لَگَش در میانرودان (۴١۵٠ سال پیش)، «مَدَه» را سرزمینی یاد میکند که در آن حبوبات میروید.(اشاره به سرزمینی ویژه، نه به معنای عام آن)
این سرزمین، گویا پهنهای بس گسترده بوده است. زیرا «مَدَه» به گونۀ پیشوند همراه نام چندین جا آورده شده است که همگی در باختر فلات ایران قرار داشتند، مانند مَرتو، سوبَرتو، اَنشان، کیمَش، گوتیوم و جز آن.
6 مارس 2012
کلارا موسکوویتز
دانشمندان میگویند، دریاچۀ مرکزی «cuitzeo» مکزیک، شامل صخرههای گدازهای و ریزالماس است که نشان میدهد 12.900 سال پیش، ستارهای دنبالهدار با شدت به زمین برخورد کرده است.(israde و همکاران 2012)
انسان نئاندرتال گونهای از سردهٔ انسان بود که در غرب آسیا و قسمتهایی از اروپا، آسیای مرکزی و شمال چین (آلتای) سکونت داشت.(محدودۀ زمانی: پلیاستوسن میانی تا پسین، ۰٫۶ تا ۰٫۰۳ میلیون سال پیش)
اولین نشانهها از نئاندرتالهای اولیه به حدود ۳۵۰ هزار سال پیش برمیگردد. ۱۳۰ هزار سال پیش، مشخصههای کامل نئاندرتالها ظاهر شدند و نسل آنها تا حدود ۳۳-۲۴ هزار سال پیش منقرض نشده بود، و شاید ۱۵ هزار سال پیش نسل نئاندرتالها منقرض شده باشد.
برخی ژنها میان نئاندرتالها و انسان امروزی مشترک است. این به آن دلیل است که نئاندرتالها و اجداد انسان نوین با یکدیگر آمیزش داشتند.
گردآوری و تنظیم: مهرداد معمارزاده طهران (ایرانمهر)
برگرفته از: دانشنامۀ کاشان - جلد 3 و 4، دکتر جهانشاه درخشانی
https://www.balatarin.com/permlink/2015/7/12/3912908
نام کهن ایران «خوینگ ایرَثَه وَئِیژَنگه»،
در جنوب خاوری ایران، پیرامون سیستان و کرمان مردمی میزیستند که در 6 تا 5 هزار سال پیش دارای فرهنگ و تمدنی پیشرفته بودند.
این مردم، سرزمین خود را «خوَنیرَثَه» مینامیدند به معنی «چرخ خورشید»، که در فرهنگ هند نیز به نام «سَکرَهوَرتین (چرخ گردون)» آمده است. پارۀ دوم نام خوَنیرَثَه، یعنی «رَثَه (چرخ)»، در سندهای سومری به گونۀ «اَرَتَه» برگردانده شده که همان سرزمین «چَخرَه» اوستایی است.
پارهای کالاهای بازرگانی گرانبها مانند زرّ، سیم، عقیق و سنگ لاجورد، از اَرَتَه به میانرودان صادر و در برابر «غلات» وارد میشد*. شهر اَرَتَه دارای حصارهای کنگرهدار هفترنگ، و یکی از آنها از سنگ لاجورد بود. در این شهر، رودی قابل کشتیرانی روان بود و کاخی وَرجاوند از سنگ لاجورد در آن قرار داشت.(*در پی بروز یک خشکسالی شدید/ دوران پس از 3200 پ.م)
میان اَرَتَه و سومر بارها کشمکشهایی روی داد و شاهان سومر بر اَرَتَه تاختند. نام سرزمین اَرَتَه در متنهای پسین میانرودان دیده نمیشود. اما در همان پهنه، از سرزمین دیگری به نام «پَرَشی» نام برده میشود که باید با سرزمین کهن پارسها، پیش از گسترش بخشی از آنان به اَنشان (فارس امروز)، یکی باشد.
به همین روست که پارسها خود را روزگاری «اَرتَهایی» میخواندند.