مهرداد ایرانمهر
یکی دو دهه است که نقد مبحث کوچ آریاها به طور جدی پیگیری شده و نتایج درخوری نیز داشته است. اما یکی دو سالی شاهد برخی توجیهات عجیب برای رها نشدن از خاستگاه آسیای میانهای و سیبریایی ایرانوج و زبانِ به اصطلاح آریایی هستیم.
گویی این چسب سرزمینهای شمالی و خاستگاه دانستن آن برای جمعیتهای ایرانی، نمیخواهد رهایمان کند. قضیه از این قرار است که، پس از آشفتگی و مخالفتهای شدیدی که حدود یک دهه پیش با دیدگاه "رد فرضیه کوچ آریاها" به وقوع پیوست، اما چون فرضیه کوچ یک فرضیه اثبات نشده و غیرعلمی بود و روز به روز مخالفانش بیشتر میشد، بنابراین برخی دلبستگان سرزمینهای شمالی و علاقمندان به فرضیههای کسانی چون کریستنسن و گیرشمن و... طرحی دیگر درانداخته و راه نجاتی برای آن فرضیۀ پرابهام جستند.
بدینگونه که، وقتی با دادۀ نوین دیرینهواشناسی پیرامون خشکسالی ۳۲۰۰ تا ۲۲۰۰ پ.م مواجه شده و زمان حدودی آن را تقریبا با زمان کوچ پسین مورد نظرشان یکسان یافتند، عنوان کردند درست است که ایرانیان ساکن فلات ایران بودهاند اما طی خشکسالی مذکور و در جستجوی آب به سرزمینهای شمالی رفتهاند و سپس در هزاره دوم (همینطور بیخودی) دوباره به سرزمین ایران بازگشته و زبان آریایی را نیز با خود آوردهاند!
اما باید دانست، زبانهای غیرالتصاقی (شاخهء وندی) در طی زمانهایی بسیار طولانی و از دل زبان التصاقی اولیه با تطور به تصریفی تحلیلی و تصریفی (پیوندی) بیرون آمدند. البته میدانیم، فرگشتهای زبانی در جاهایی رخ میدهد که تجمع جمعیتی و سابقۀ تمدنی وجود داشته باشد و دستکم هزارهها پیش از تبلبلالسن معروف، تطور یافتند.
نخست آنکه، در پی آغاز خشکسالی در غرب آسیا، بخشی از جمعیتهای کهن شهرهای باستانی اطراف دو دریاچۀ میانی فلات (تپههای باستانی کنونی) شامل تپهحصار، سیَلک، تپهیحیی، شهداد، کنار صندل، شهرسوخته و... رفتهرفته به سوی منابع آبی دو سوی فلات یعنی درۀ رود سِند و میانرودان حرکت کردند و طبیعی است راه مدارهای بالای ۳۹ درجه که هیچگاه شرایط مساعدی برای زندگی نداشتند را در پیش نگرفتند. پدیدار گشتن تمدنهای موهنجودارو و هاراپا در سِند و دولتشهرهای متعدد در میانرودان همزمان با فروپاشی تمدنهای اطراف دریاچههای میانی فلات، خود شاهد این مدعاست.
همچنین در زمان ادعاییِ مدعیان کوچ از سیبری، هیچ نشانی از شهر و شهریگری در جنوب سیبری و یا شاهدی علمی از انتقال جمعیتها از مناطقی مانند آسیای میانه و دریای سیاه به مقصد داخل فلات، در دست نیست. شاخۀ وندی زبانهای غیرالتصاقی که ایشان آن را به تقلید از اروپاییان، آریایی مینامند، در کنار زبان تصریفی اولیه و به تدریج در میان جمعیتهای انبوه درون خود فلات رخ نمود، و این داستان که ایشان به سیبری رفتند و دو هزار سال بعد با زبانی تغییر یافته بازگشتند، در حوزۀ دانش بیشتر به شوخی میماند.
امیدواریم روزی بازتاب فرضیات مبهم اروپایی از دامان مباحث و رخدادهای تاریخی کشورمان رخت بربسته و آنچه واقعا در دورههای تاریخی این سرزمین به عنوان رویداد رخ داده، در گزارشهایی با رنگ و بوی ایرانی در دسترس علاقمندان این حوزه قرار گیرد.
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ روایی ایران: