مهرداد ایرانمهر
فرضیۀ مهاجرت آریاییها به دلایل متعددی در محافل علمی مورد بازنگری قرار گرفته و تا حد زیادی منسوخ شده است. این تغییر دیدگاه ناشی از یافتههای جدید باستانشناسی، ژنتیک، زبانشناسی و نقدهای تاریخی است. در ادامه به مهمترین دلایل این موضوع پرداخته میشود:
۱. مشکلات روششناختی و نبود شواهد باستانشناسی
- نظریۀ مهاجرت آریاییها عمدتاً بر پایۀ شباهتهای زبانی و تفسیر سطحی متون کهن مانند اوستا و ریگودا استوار بود، اما شواهد علمی محکمی برای اثبات یک مهاجرت گسترده از مناطق شمالی به فلات ایران وجود ندارد .
- برخی پژوهشگران استدلال میکنند که هیچگونه بقایای مادی (مانند سفالها، ابزارها یا معماری) که نشاندهندۀ حضور یک قوم مهاجم در بازۀ زمانی ادعا شده باشد، یافت نشده است.
۲. مسائل ژنتیکی و تنوع جمعیتی
- مطالعات ژنتیک نشان میدهد که جمعیت ایران از دیرباز ترکیبی از گروههای مختلف بوده و هیچگاه "نژاد خالص آریایی" وجود نداشته است. برای مثال، تحقیقات دکتر مازیار اشرفیان بناب نشان داد که تنها حدود ۳۰٪ از محتوای ژنی مردانۀ مردمان ایران به مهاجران و مهاجمان احتمالی طی ۱۱۵۰۰ سال گذشته مرتبط است، در حالی که ۷۰٪ دیگر متعلق به بومیان کهن آن است.
- این یافتهها با ادعاهای افراطی دربارۀ "برتری نژاد آریایی" در تضاد است و نشان میدهد که هویت ایرانی محصول تعاملات طولانیمدت فرهنگی است، نه یک مهاجرت ناگهانی.
۳. سوءاستفادههای سیاسی و نژادپرستانه
- اصطلاح "نژاد آریایی" در قرن ۱۹ میلادی توسط اروپاییان ساخته شد و بعدها توسط نازیها برای توجیه برتریطلبی نژادی مورد سوءاستفاده قرار گرفت. این مفهوم در واقع هیچ پایۀ علمی نداشت و صرفاً یک برساختۀ عقیدتی بود.
- در ایران نیز این نظریه در دورهای برای ساختن هویت ملی باستانی مورد استفاده قرار گرفت، اما بعدها روشن شد که این دیدگاه بیشتر جنبۀ سیاسی داشته تا تاریخی.
۴. انتقادات زبانشناسی و تاریخی
- خوانش نوین واژۀ "آریا" که از ترجمههای فارسی متون اروپایی نشات گرفته، در متون باستانی (مانند کتیبههای هخامنشی) بیشتر یک مفهوم فرهنگی و جغرافیایی داشت تا نژادی و تباری. برای مثال، داریوش بزرگ در بیستون اشاره به هویت سیاسی-فرهنگی میکند.
- تنها جوامعی را میتوان ایرانی نامید که خود را در متون کهن به این نام خواندهاند، نه تمام اقوامی که در گذشته ریشه در این فلات و داشته و در دورهای از خونیرث به شش کشور رفتهاند.
۵. نظریۀ جایگزین دربارۀ خاستگاه آریاییها
- نظریههای جدیدتر، مانند فرضیۀ دکتر جهانشاه درخشانی، خاستگاه آریاییها را نه در استپهای روسیه، بلکه در مناطق جنوبیتر مانند فلات ایران یا حتی در دورهای بستر خشکشدۀ خلیج فارس میدانند.
- همچنین، برخی باستانشناسان معتقدند که تحولات فرهنگی در ایران بیشتر ناشی از توسعه و تعاملات درونی بوده، نه یک مهاجرت گسترده از خارج فلات.
نتیجهگیری
امروزه بسیاری از پژوهشگران به جای فرضیۀ مهاجرت، بر تداوم فرهنگی و تعاملات بومی در شکلگیری تمدنهای ایرانی تأکید میکنند. اصطلاح نوین "آریایی" نیز بیشتر به عنوان یک مفهوم فرهنگی-سرزمینی مورد استفاده قرار میگیرد، نه یک دستهبندی نژادی.
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ روایی ایران: