نشان درفش کاویانی و خورشید گردان بر روی سفالهای یافت شده در تل باکون (هزاره سوم) و سکه وَهوبَرز فرماندار پارس (سده سوم پ.م)
-نقل از دکتر شاپور شهبازی
مهرداد ایرانمهر
ﺍﮔﺮ ﭘﻬﻠﻮﺍﻧﯽ (پهلوی) ﻧﺪﺍﻧﯽ ﺯﺑﺎﻥ
به تاﺯﯼ ﺗﻮ ﺍﺭﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺩﺟﻠﻪ ﺧﻮﺍﻥ*
فردوسی
نام رود دِجله در سومری به گونۀ «(ای)دیگینَه» و در زبان اکدی به گونۀ «(ای)دیکلت» آمده، که در سومری به معنی «پرشتاب، رود روان» تعبیر شده است. البته زبانشناسان واژه «دیگنه» را به هیچ وجه سومرى نمیدانند. اما در شاخه زبانهای ایرانی معنى دارد.
عبدالحی بن ضحاک گردیزی در اثر خود زینالاخبار، ایران را ستوده و حدود آن را چنین وصف میکند:
«ملوک بزرگ به ایرانشهر جای داشتند و چون به میان جهان بودند، بر همگان تسلط یافتند و آنچه از دیگر امتها میخواستند، آسانتر به دست میآوردند و از آغاز تا بدین غایت، ملوک بزرگ به ایرانشهر بوذهاند ... ایرج را سرزمین فارس و عراق [عجم] و [عراق] عرب بداذ و این ولایت را ایرانشهر نام کرد».
-گردیز از شهرهای ایران شرقی بوده و در افغانستان کنونی واقع شده است.
مهرداد ایرانمهر
هیچ انسان خردمندی برین باور نیست که دانستههایش مطلق است.
استادانی هم که ما در این دوره و در حوزۀ علوم انسانی میشناسیم، از این قاعده برکنار نیستند.
مهرداد ایرانمهر
ایرانوج در اسناد، وارث خونیرث و خود نیای ایرانشهر (ایران) است.
پندار نادرستی که بر اثر برداشتهای سطحی از برخی متون و طی تفسیر بیاساس غربیان شکل گرفته و ایرانوج را ناحیهای محدود نشان میدهد، امروزه باعث نتیجهگیریهای تاسفبار و وحشتناکی در توضیح تاریخ استورهای و وصف دورههای انسانشناسی فلات شده است.