مهرداد ایرانمهر
۱. منشأ و کارکرد:
- افسانه: ریشه در باورهای دینی/کیهانی دارد (مثل آفرینش)
- استوره: ریشه در رویدادهای تاریخی دور به لحاظ زمانی دارد (مثل استورۀ کیخسرو)
- افسانه: در زمان و مکانی نامشخص رخ میدهد (ازلی/ابدی)
- استوره: در چارچوبی تاریخی و مشخص قرار میگیرد
۳. شخصیتها:
- افسانه: خدایان و موجودات فوقطبیعی
- استوره: انسانهای معمولی با ویژگیهای غلو شده
۴. هدف:
- افسانه: تبیین جهان و مفاهیم وجودی
- استوره: شناخت رویدادی در دوران کهن
۵. مثال ایرانی:
- افسانه: آفرینش هزارهها
- استوره: جمشید و نوروز (تبیین آغاز بهار)
واژۀ لاتین Mythology در ترجمههای فارسی، معانی عجیبی چون اساطیرسازی، وابسته به خلق اسطوره، اساطیرشناسی، اسطورهشناسی، علمالاساطیر و... به خود گرفته است. اما این واژه در انگلیسی معانی دروغین و غیرواقعی... دارد و همخوان با معنای واژۀ استوره در زبان فارسی نیست. آنچه با Myth همخوان است، واژۀ افسانه است.
خطایی که امروزه در فهم معنای این لغات وجود دارد، این است که مترجمین نخست به واژۀ Myth پرداخته و آن را اساطیر معنا کردند. اما وقتی پای واژۀ Legend هم در متون به میان آمد، ناچار آن را که در لاتین معنای داستان و استوره دارد، افسانه ترجمه کردند!
معانی Legend (استوره):
شرح، خط، نقش، نوشتۀ روی سکه و نشان، علائم و اختصارات، داستان نیمهتاریخی (myth/افسانه کاملا غیرتاریخی و بیشتر مذهبی و نمادی است)، روایت، داستان سینه به سینه، آدم برجسته و مورد بحث، آدم داستانآفرین و بحثبرانگیز، داستان شگفتانگیز دربارۀ یک آدم برجسته، زیرنویس، توضیح (که معمولا در زیر آن نوشته میشود)، راهنمای نقشه یا جدول، پشتنویس، نوشتۀ روی سکه...
کاربردهای واژۀ Legend در جملات انگلیسی:
طبق یک روایت خانوادگی، اجداد او از لرستان به تهران کوچ کرده بودند.
مترادفهای legend:
story of the past داستان گذشته
tradition سنت
tale داستان
narrative روایت
fiction قصه
اکنون به بحث و بررسی پیرامون معانی واژۀ Myth (افسانه) میپردازیم.
Myth ساختگی، عقیدۀ غیرعلمی
Mythical تخیلی، موهوم، افسانهآمیز
Mythically به طور جعلی، افسانهوار
Mythomania جنون دروغ یا اغراقگویی، افسانهبافی، تمایل نابهنجار به دروغگویی و غلو، دروغ شیدایی
Mythological موهوم، افسانهای
همچنین با مراجعه به مترادفهای این واژه، میتوان به آسانی معنای اصلی آن در فرهنگ لغات انگلیسی را دریافت.
make-believe خیالپردازی، غیرواقعی، وانمود، خیالی
Fable داستانِ ساختگی
Romance خیالپردازی
Figment توهّم
Saga داستانِ بلند
کاربرد واژۀ «میث-اوختَ» در اوستا به معنی سخن دروغین و ناراست، نخستین ریشهیابی مفهوم داستانی واژۀ افسانه است.
هر چند که واژۀ افسانه خود از ریشهای دیگر است و در متون دورۀ میانه و جدید کاربرد زیادی دارد. واژۀ اوستایی فوق در متون پهلوی به صورتهای «میتوخت (سخن ناراست)»، «میتوختیه (ناراستی)» و «میتوختیگ (ناراست و دروغین)» آمده است. (فرهوشی، بهرام، فرهنگ زبان پهلوی، ۱۳۵۸: ۳۸۱)
واژۀ میته-اوخته اوستایی در پهلوی به میتوخت و دروغ گُوشِن برگردانده شده است. (مقدم، محمد، جستار درباره مهر و ناهید، ۱۳۵۷: ۱۸۱)
در گفتار میگوییم، فلانی استورۀ (نه افسانه) زمان خویش است. همچنین در ذکر تاریخ گفته میشود، فلان ستاره در فلان برج بود که فلان اتفاق رخ داد. زیرا واژۀ استوره (story) از ریشۀ ستاره (star) آمده است.
این دو واژه، یعنی Myth (افسانه) و Legend (استوره)، متاسفانه جابجا ترجمه شدند و کاربران و به اصطلاح استادان این حوزه در جامعۀ نحیف علوم انسانی هم بیتوجه به مطلب و به شکلی کورکورانه همان تعاریف را جلوی این لغاتِ جابجا شده گنجانده و در آثار خود منتشر نمودند.
آثاری مانند
تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار
فرهنگ اصطلاحات ادبی، سیما داد
و...
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ روایی ایران: