آنچه معمورتر و خیر و خصب آن بیشتر و استقامت سیاست آن نیکوتر و عمارت در آن قائمتر، مملکت ایرانشهر است، و بابل قطب و اصل آن اقلیم است و آن را مملکت پارس میگویند و حد آن مملکت در ایام عجم و جاهلیت معلوم بود. (المسالک و الممالک، اصطخری، ص ۶)
زکریا بن محمد بن محمود قزوینی (۶۰۵ تا ۶۸۲ ه.ق) دربارۀ فارس میگوید،
«از شرق به کرمان و از جانب غرب به خوزستان و شمال آن به خراسان و جنوب به دریای فارس میرسد. گویند که اهل آن از نسل فارس بن طهمورثاند. سکان موضعی که مسّمی به ایرانشهر است، و آن وسط اقالیم ثالث و اربع و خامس، مابین نهر بلخ تا منتهای آذربایجان، ارمنیه تا به قادسیه و تا به دریای فارس و این برچیده و برگزیدۀ اراضی است، و بهتر آنکه در قلب اقالیم واقع است، و از آنچه مُتأذی (اذیت) میشوند اهل شرق و غرب و جنوب و شمال، دور و مستور است ... در تواریخ مذکور است که مَلک فرس ۴۰۰۰ سال بر جمله عالم فرمانروایی کردند». (آثارالبلاد و اخبارالعباد، جلد اول، ص ۳۰۴)