سرانجام یک روز باید به این فهم رسیده و لفظ نادرست "اولین بار" را کنار بگذاریم.
اولین عطارشناس
اولین خیامشناس
اولین سازندۀ پیچ
اولین کاشف اهرام مصر
اولین فاتح قلۀ کلیمانجارو
اولین سازندۀ شیشه
اولین استفاده از زمانسنج
اولین کاشف خط میخی...
که البته و در کمال تعجب، امروزه سند تمام این اولینها در دوران معاصر به نام اروپاییها و به ویژه انگلیسیها، و در دوران کهن نیز به نام افرادی موسوم به یونانیان باستان و رومیها زده شده است.
رئیس قبیلۀ سرخپوست اُجیبوه گفته بود، مگر ما گم شده بودیم که کلمب بخواهد ما را پیدا کند؟
جدا از این مطلب که کلمب نخستین اروپایی در دوران نوین بود که از روی نقشههای کهن آسیایی به قاره آمریکا رسید، اما پیش از او شمار کثیری از مردمان آسیای غربی، چین، وایکینگها، ایرلندیها و... به آنجا رفت و آمد کرده بودند.
همچنین یک دریاچه و یا قله در آفریقا، هزاران سال در پیش چشم مردمان بومی و دیگرانی بوده که به آنجا رفته بودند. حال اینکه تمدن دیر به اروپا رسید و ایشان آخرین مردمانی بودند که امکان یافتند به نقاط دیگر جهان بروند، گناه دیگران چیست!
اینکه چند فینیقیایی دور آتش خوابشان برده بود و وقتی بیدار شدند، دیدند از سنگهای کنار آتش شیشه به بیرون تراویده و بدینگونه شیشه کشف شد، واقعا چقدر عامیانه است! صرفا برای اینکه اروپاییها خود را به این مردمان ساکن در آسیای غربی ربط داده و ایشان را فونیکس مینامند! حتی چنانچه ارتباط اروپاییهای بور را با این مردم سیاهسر بپذیریم، یعنی تا پیش از آن هیچ گروه از مردمی دور آتش خوابشان نبرده بود؟ یا هیچکس تا آن روز، سنگ حاوی مقداری سیلیس کنار آتش نگذاشته بود؟
واقعا اولین مولویشناس چه معنایی میدهد؟ اولین کاشف تخت جمشید دیگر چه صیغهایست؟ اولین سازندۀ ارابه را از کجا آوردید؟ این بیان که چرخدنده اولین بار توسط یونانیان باستان استفاده شد، واقعا منطبق با چه سندی است؟ این ادعا که اولین بار رومیان باستان به شکل امروزی رژه رفتند، در کدام مرجع تاریخی آمده است؟ یعنی این ادعا که اولین استفاده از ساعت شنی و آفتابی توسط یونانیان باستان و رومیان انجام شد، عاقلانه است؟
واقعا چرا پیدایی هر چیز و شناخت هر کسی، به یک غربی و یا مکانی موهوم به نام یونان نسبت داده میشود؟ و پرسش اساسی آنکه، ما چرا در این حماقت سهیم و پیشرو شدهایم؟
نخستین عطارشناسان واقعی، مولوی و جامی بودند و نخستین پژوهشها در شعر خیام و شاهنامه را نیز متفکرین ایرانی انجام دادند. کوروش و داریوش را ما از روی متون ایرانی میشناختیم و برای آن منتظر ترجمۀ کتیبهها نبودیم.
تمام دانش و فناوریهایی که امروزه به دروغ ابداعش را به یونان و روم نسبت میدهند، پیشتر فنونی پیش پا افتاده نزد مردمان فلات ایران و هند و چین و مصر و میانرودان و آسیای خرد بوده است.
کهن بودن، مزایایی دارد از جمله خاستگاه و نخستین و پرمایه بودن. هر عقل سلیمی میتواند بفهمد که از میان یونان فرضی و روم از یک سو و فلات ایران و میانرودان و مصر، کدامیک کهنتر و غنیتر و پرمایهتر است و بنابراین نخستینها و اولینها با آن نسبت دارد.