...گویند معتدلترین و باصفاترین و بهترین بخشهای زمین ایرانشهر است و همان است که به اقلیم بابل معروف است: درازای آن میان رودخانۀ بلخ تا رودخانۀ فرات و قادسیه و پهنای آن میان دریای غاپسکین (آبسکون) تا دریای فارسی و یمن و سپس به طرف مُکران و کابل و طخارستان و منتهای آذربایجان است و آنجا برگزیدۀ بخشهای زمین و ناف زمین است، به علت اعتدال رنگ مردم آن و استواری پیکرهاشان و سلامت خردهاشان.
زیرا که ایشان از سرخی رومیان و بدخویی ترکان و زشتی چینیان و کوتاهبالایی یأجوج و مأجوج و سیاهی حبشیان و نابهاندامی زنگیان برکنار بودهاند. و از همین روی به نام ایرانشهر خوانده شده، یعنی قلب شهرها و ایران به زبان اهل بابل در باستان به معنی دل و قلب است.
ایرانشهر، سرزمین فرزانگان و دانشوران است و ایشان بخشنده و بخشاینده و با تمیز و هوشمندند و هر خوی نیکی را که دیگر مردمان جهان از دست دادهاند اینان دارا هستند و در شناخت این سرزمین، همین بس که هیچکس از جای دیگر بدان جا نمیآید یا آورده نمیشود، مگر آنکه دیگر در دلش شوق بازگشت به محل خویش نیست تا بدان جا بازگردد، در صورتی که وضع آن سرزمینهای دیگر بدینگونه نیست.
البدء و التاریخ (آفرینش و تاریخ)، مطهر بن طاهر مِقدَسى (۳۵۵ ه.)
ترجمه محمدرضا شفیعى کدکنى، جلد دوم، ص ۵۹۰ تا ۶۱۵