مهرداد ایرانمهر
در مصری باستان، «پر/ پری» به کاخ فرمانروا گفته میشود.
از این رو، فرمانروایان مصر را «پرآ/ پرون» مینامیدند، که گونهٔ معرب آن یعنی «فرعون» در فارسی رواج دارد.
Per-âa, Pharaoh
imperative, imperator
واژه فرعون لقبی است که در دوره متأخر برای نام بردن از فرمانروایان دودمانی مصر به کار میرود. هر چند، از نظر تاریخی «فرعون» فقط در طی پادشاهی نوین، به ویژه در میانه دودمان هجدهم، پس از حتشپسوت به عنوان یک لقب مورد استفاده قرار گرفت.
فرعون مدیر ارشد، رئیس ارتش، و فرمانروای کل مصر و همچنین پسر رع به شمار میآمده است. با آنکه در اصل این واژه اشاره به کاخ پادشاهی فرمانروا میکرد، اما از زمان توتمس سوم (۱۴۲۵–۱۴۷۹ پ.م) در پادشاهی نوین، به عنوان نامی برای شخص فرمانروا به کار گرفته شد.
سرزمین نیل (مصر) در پارسی باستان به گونهٔ «مودرایه» نگاشته میشود.
متن پارسی باستان سنگنوشتۀ داریوش بزرگ در کنار آبراهۀ مصر (راه ارتباطیِ دریای سرخ، نیل و دریای باختر):
«پیراوَه نامَه راوتَه تیَه مودرایَی دَنووَتی/ رود نیل که در مصر روان است.»
کوتاه آنکه، «آمو-زریه» در زبان کهن ایرانی به معنای آب جاودانه است، و موذرایه (میصرایه/ مصر) که به گونهٔ «مودرایه» در آمد، برای نامیدن رود جاودانهٔ نیل نزد کوچندگان نخستینِ خاوری به کار رفت. سپس این نام بر سرزمینی که آن رود در آن روان بود نیز نهاده شد.
از سویی، همچون سومریان که خود به سرزمینشان «کلم» میگفتند، مصریان نیز سرزمینشان را «کیمت» مینامیدند.
این نام، امروزه در نام مصریان مسیحی یعنی قبطیان (کیمت، قبط) دیده میشود. همچنین نام لاتین آن نیز، این ریشه را در دل خود دارد. بدین گونه که نام لاتینی مصر، ریشهٔ «(ای)-جپت/ گبت» را به همراه آوای تزئینی ویژه زبانهای ایرانی (ای) در آغاز واژه، نشان میدهد.
Egypt
-وکیلی، ۱۳۸۹: ۷۳
-درخشانی، ١۳۸۲: ۲١۳
-ویکیپدیا، دانشنامه آزاد