مهرداد ایرانمهر
تا ۵۰۰۰ سال پیش که هاراپا و موهنجودارو در کرانه سِند و با گسترش اجباری جمعیت تمدنهای پیرامون دو دریاچه میانی فلات بر اثر خشکسالی ۳۲۰۰، تشکیل شد؛ همزمان دراویدیهای بومی و غیرمتمدن، ساکنان شمال و جنوب هند بودند.
اما با گسترش تدریجی منوها که با فشار سکاها از شرق فلات (غرب سِند) نیز همراه شده بود، رفتهرفته دراویدیها به جنوب شبهجزیره رانده شده (شاهد ژنتیکی و زبانی) و از حدود ۴۰۰۰ سال پیش است که ردپای وداها در همخوانی نسبی و به صورت دنبالهء متاخرتر گاهان در آنجا (جنوب هیمالیا) به چشم میخورد.
جمعیتهای دراویدی تیرهپوست، با فشار منوها از سمت غرب سِند که مبدا آن درون فلات ایران بود، به مناطق زردرنگ (نقشه) در جنوب شبهقاره رانده شدند.
از سویی، گسترش همزمان گروههایی از جمعیت سکایی به مناطق جنوبشرقی فلات، به صورت پیکانی نیرومند در رانش جمعیتها از نواحی اطراف شهر سوخته و کرانههای دریاچه بزرگ آب شیرین جنوب فلات به سوی مراکز جمعیتی سِند و در ادامه جنوب هیمالیا، موثر بود.
گسترشیافتگانِ اولیهء کرانههای شرقی و جنوبی دریاچههای میانی فلات که از ۳۲۰۰ پ.م و در پی گرمایش جهانی و خشکسالی وسیع آسیای غربی، به سوی شرق و محدودهء سِند و سپس جنوب هیمالیا نشت یافته بودند، فرهنگ کهن فلات را نیز با خود به شمال شبهقاره هند برده و آنچه امروزه با نام فرهنگ هندی و استورههای ودایی و متون سانسکریت میشناسیم، دنباله و تاثیر حضور همین جمعیتهاست.
ساکنان کرانههای غربی دریاچههای میانی نیز همزمان به سوی میانرودان رفته و با نام انو تمدنهای اولیه آنجا را در اختلاط با بومیان کهن جنوب میانرودان و جلگه خوزستان مانند اوریدو و چغامیش و... شکل دادند.
در کتب تاریخی موجود و منابع دانشگاهی (به اصطلاح آکادمیک)، تاریخ از تشکیل دولت-شهرهای میانرودان و دو تمدن-شهر حوزه سِند آغاز شده و البته مبدا اصلی آن را نیز بازگو نمیکنند!
نه اینکه ندانند، بلکه به صلاح نمیدانند تا خاستگاه و منشا آنچه تمدن و شهرنشینی نامیده میشود، بر همگان روشن گردد.
همواره در کتاب درسی جغرافی و تاریخ دانشآموزان، دو یا چند دایره و بیضی با رنگهای مختلف بر روی سِند و میانرودان به عنوان کانون تمدنهای بشری کشیده شده و فاصلهء میان آن دو نیز سفید است!
استعمار نه تنها در شیوههای سخت، بلکه در روشهای نرم و استعمار فرهنگی نیز بسیار خبره است و ایرادی به آن نمیتوان گرفت.
اما در اینجا روی سخن با خود ماست که چرا اینگونه گنگ و لال، مسحور و جادو شدهایم.
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ روایی ایران: