مهرداد ایرانمهر
در فرهنگ ایرانی، جهان در زمان هوشنگ به هفت کشور بخش میشود و کوهی بس بلند (البرز) نیز در میان این سرزمین قرار دارد.
بخش میانی، کشور خونیرَث است و ایرانوج در آن قرار دارد.
در میان «ویمَئیذیَه (میانۀ جهان، قلمرو میانی)»، سرزمین «ائیریو-شَهیهنِم (ایران-شَهر، ایرانوج)» جای گرفته است. تصور همۀ سرزمینهای جهان گرداگرد «خوَنیرَثَه»، شباهت به چرخ ششپره (خورشید-سان) دارد.
همین «چرخ خورشید»، نماد سرزمین و مردم ایرانی بود که به شکل چلیپا جلوه کرده و از کهنترین دوران، یکی از نمادهای فرهنگ ایرانی به شمار میرفت.
میانۀ جهان، در معنا جایی است که چگالی خشکیهای جهانِ شناخته شده، به دو نیم میشود. این نقطه دقیقا مکان دژ سیاوشگرد در کنگدژ استورهای است.
کنگدژ در سرزمین کنگهه (ناحیۀ جنوب خراسان، سیستان) در جایی به نام سیاوشگرد در مرز ایرانوج مستقر شد. دژی است که سیاوش بر سر دیوان ساخت و تا آمدن کیخسرو، سرگردان بود.
کیخسرو در پی افراسیاب به مُکران رفته و پس از شکست دادن شاه آنجا، از آب زِرِه میگذرد و به «کَنگدژ» میرسد. (شاهنامه)
دریای زره در سیستان است و رود هیرمند به آن میریزد. این دریا همان هامون است. (حدودالعالم)
روی هم رفته، «کنگدژ (مرز ایرانوج)» در جنوب خراسان -سیستان-، کنار دریای جنوبی سَدویس و نزدیک کرانههای جنوبخاوریِ دریای کاشی -کیانسه، هامون؟-، در مرز خاوریِ ایرانوج قرار داشته است. (دانشنامه کاشان، ص ۱۱۷ و ۱۱۸، ۴۸۸)
و اما، درباره خشکیهای آن سوی کره زمین که جهانی ناشناخته برای مردمان کهن قلمرو میانی به شمار میآمد، باید گفت دو اقیانوس اطلس و آرام در دو سوی خشکیهای شناخته شده جهان باستان و یک خشکی (قاره آمریکا) در میان آن دو اقیانوس قرار دارد.
بیرونی به منظور تعیین دقیق جهت قبله، مختصات شهرهای زیادی را ثبت کرده بود و به علاوه به مختصات یک هزار مکان دیگر از روی منابع دیگر دسترسی داشت. با استفاده از این اطلاعات او روی یک کره به قطر پنج متر، نقشه دنیای کشفشده تا آن روز را ایجاد کرد. بعد از اتمام کار او متوجه شد که سه-پنجم کل دنیا خالی مانده است.
بیرونی استدلال کرد، همان نیروهایی که در دو-پنجم کره زمین خشکیها را از دل زمین بیرون آوردهاند، در سه-پنج دیگر هم باید فعال باشند، او حدس زد که در آن پهنه عظیم خالی، یک یا دو خشکی بزرگ (قاره آمریکا) باید وجود داشته باشد.
همچنین با مطالعه گردش قیفیشکل محور زمین، دریافت که چنانچه خشکی همگنی در آن سوی کره زمین وجود نداشته باشد، توزیع چگالی در سطح کره به هم خورده و این گردش قیفیشکل، نامتقارن و همراه با لرزش میبود.
به هر روی، کنگدژ باستانی مبدا نصفالنهارات یا نمیروز خشکیهای شناخته شده جهان باستان بود که آن را دقیقا به دو نیم میکرد.
البته استعمار توانست با سلطه سیاسی و نظامی و اقتصادی خود، همانند زبان و فرهنگ و سبک زندگی و بسیاری مولفههای دیگر، مبدا ساعت صفر جهانی را نیز از مکان اصلی خود در فلات ایران، به بریتانیا (گرینویچ) منتقل نماید.
-تعلیقات مینوی خرد، پرسش ۶۱، بند ۱۳ - پرسش ۲۶، بند ۴۴ الف
-بندهش
-روایات پهلوی
-مهریَشت، بند ۵۴
-زامیادیَشت، بند ۴
-دانشنامه کاشان، ج ۳
-التفهیم، ابوریحان بیرونی
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ روایی ایران: