پژوهش: سورنا فیروزی
تنظیم: مهرداد ایرانمهر
مقدمه
تاریخ و فرهنگ چین، چند دودمان تاریخی و یک دورۀ استورهای و کهن در پشت سر خود دارد.
تاریخ استورهای چین شامل سه شهریار (ایزد-شاهان) و پنج خاقان (حکیم و خردمند) است، که دو خاقان آخر از بنیانگذاران شیا یعنی نخستین دودمان تاریخی محسوب میشوند.
پژوهش
تا روزگار پایانی سدۀ نوزدهم و اوایل سدۀ بیستم، مدارک تاریخ سنّتی و ملی چین، از ارج و احترام بالایی نزد پژوهشگران برخوردار بودند.
اما یک نسل از تاریخدانان چینیِ جوانتر و کمتر سنّتی (به اصطلاح آکادمیک)، به تدریج دچار تردید میشد. آنها شجرهنامههای پرطول و تفصیل پادشاهان باستان را مسخره میکردند. آنها سند و مدرک مطالبه میکردند.
همراستا با تردیدگرایانِ درونکشوری، نگرشهای چینشناسانِ بیگانه نیز در افسانه و اوهام نمایاندن روزگار کهنترین دودمان آن کشور و گزارشهای ملی تاریخ چین، مطرح شدند. بدینگونه، سرآغاز شهریگری چینیان بر سرزمینهای خاوری و جنوبی کشور خود (خاستگاه تمدن چینی)، به اواخر هزارۀ دوم و برآمدن دودمان «ژو»، یعنی سومین دودمان نوشتههای ملی کوتاه شد.
اما این تفسیرهای یکجانبه، هرگز باعث نشد که تمامی گزارشهای کهن، وارد حوزۀ ادبیات و افسانههای چینی شود. بلکه پژوهشهای باستانشناختی را افزایش داد.
تلاشهای یک تاریخشناس چینی به نام «لیو تیه یون»، منتج به یابش مدارکی شد که همگی سخن از وجود دودمان «شانگ» (و شیا) به میان آورده بودند، که البته تا آن زمان افسانه به شمار میآمدند.
اینگونه بود که در درازای کمتر از پنجاه سال، تاریخپژوهان و باستانشناسان چینی، اعتبار گزارشهای ملی (به ویژه بخشهای در پیوند با دو دودمان نخستین) را در محافل علمی بازگرداندند.
قدمتی که دیگر احتمال خطرهایی چون تاریخسازی و مصادرۀ بخشی از تاریخ و فرهنگ چین و نیز ادعاهای ارضی از سوی برخی همسایگان آن سرزمین (ژاپن) را کاهش داده است.
نتیجهگیری
ایران که تاریخ و استورههای بسیار کهنتری نسبت به چین دارد نیز گرفتار عوارضی مشابه است.
یعنی طی یکصد سال اخیر و با میدانداری روشنفکران دانشگاهی، آغاز تاریخ ایران به هخامنشی (ژو) محدود گشته و دودمانهایی چون ماد کهن و میانه و آسووا و حاکمیتهای کهن سیاسی پیرامون دریاچههای میانی فلات (شیا و شانگ) به دست فراموشی سپرده شدهاند.
همچنین دورههای آیینی-استورهای شامل آفرینش و ایزدان و امشاسپندان، پیشدادی با نگاه انسانشناسانۀ آغاز زندگی بشر و کیانی به معنی ادامۀ شکلگیری جمعیتها و تکوین حاکمیتهای اولیه سیاسی (سه شهریار و پنج خاقان)، به حوزه ادبیات و شعر منتقل گشته است!
جامعۀ چین در حوزۀ علوم انسانی، خود را از این تخدیر و افیون تحمیلی غرب رهانید. آیا ما نیز خواهیم توانست اصالت تاریخ استورهای خود را به کتابهای درسی و منابع دانشگاهی بازگردانده و این حوزه را از افکار خشک و جامد تجربیگراها (پوزیتیویسم) مبرا نماییم؟
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ روایی ایران: