اندیشکدهء تاریخ و استوره (۶)
نگاهی به انسانشناسی فرهنگی در قلمرو میانی
-تعیین خط استورهای از کیومرث تا داراب
-بررسی متون و دادههای علمی از عصر سنگ تا آهن
نسخه صوتی:
بخش یکم
https://uupload.ir/view/اندیشکده_۶،_بخش_یکم_9t9v.mp3/
بخش دوم
https://uupload.ir/view/resize_۱۲_۰۸_۲۰۲۳_te8q.mp3/
موضوع:
"استوره، تعریف و آفتهای آن... ۲"
-پاک روح:
--تعریف استوره چیست و همچنین چند هزار سال طول میکشد تا یک روایت به شکل استوره در آید؟
-مشابهتهای موجود در استورههای مردم سرزمینهای نسبتا دور از هم را چگونه میتوان توجیه کرد؟...
پیروز:
-برای درک چیستی استوره، فارغ از تعاریفی که غربیها از استوره ارائه میکنند، میتوان به خود واژه چه در پارسی و چه در لاتین رجوع کرد. تحقیقات من نشان میدهد که استورهها از یک جهانبینی یا نحوهء فهم و ساز و کاری پیچیده و مشخص از جهان و افلاک منبعث شدهاند، فهمی که اساس آن را نجوم و روابط صورتهای فلکی و نحوهء عملکرد آنها و اثراتی که بر جهان پایین (زیست بشری) دانسته میشدهاند، حاصل شده است. اما پیش از نحوهء کار این ساختمان فکری و هستیشناسانه، شبکهای که مبتنی است بر علوم دقیقه و طبیعیات، بهتر است که بنگریم که این دانش چه پیشینهای داشته، و ما به چه منابعی فعلا دست یافتهایم. (بیشک منابع بسیار دیگری وجود دارند که هنوز کشف نشدهاند)
بدین ترتیب که طی دهها هزار سال، انسان ایرانی کوشیده است که منطق افلاک و صورتهای فلکی را مطالعه کند و میان این جهان بالا و جهان خود ارتباطات را به شکل دقیق محاسبه کند، تا بتواند جهانش را فرمولیزه کند و ساز و کار این شبکه را فهم کند و از آن بهره بگیرد. از آنجایی که این صورتبندی و معادلهء روابط و سطوح و جهانها پیچیده و مدام در حال تغییر هستند، برای انسانی که از آن منظر یا صورتبندی هستیشناسانه فاصله گرفته، استورهها گنگ به نظر میرسند. اما کافی است که به روایتی مشخص در دورهای مشخص رجوع کنیم و آن را مورد مطالعه قرار دهیم، سپس تغییرات و روایتها در دورههای بعدی را ببینیم و تغییرات و تفاوتهایشان را با یکدیگر به پرسش بگذاریم. برای نمونه ما در سرتاسر تاریخ دوازده هزار سالهء ایرانی (از گوبکلیتپه یا رها یا حران) وقتی به جلو میآییم، فارغ از زبان، با اشکالی همگون مواجه میشویم که در سرتاسر این تمدن مورد استفاده بودهاند، که مرتبا تکرار میشوند. عقرب، مار، شیر، بز و حالات ترکیبی اینها را میشود صرفا عناصری از جهانی زمینی و ملموس به شمار آورد، اما وقتی دانش نجوم دورهء اسلامی را میفهمیم و همزمان با یک سازهء دستنخورده در دوران کهن همچون گوبکلیتپه مواجه میشویم، درمییابیم که با دانشی ریشهدار و پیوسته و کهن مواجهیم که محصول نگاه کردن به آسمان، یافتن نظم آن و چگونگی اثرات آن بر جهان زمینی است، که برای آن علومی به هم پیوسته تدوین شده تا این ساز و کار و تغییرات و اثرات را در قالبی سیستماتیک و متشکل بتوانند بسنجند و از آن بهره ببرند. ساز و کاری که در گذشتههای دور به شکل روایتهایی از شبکهء صورتهای فلکی و اثرات آنها نمود یافته و داستانهایی اساتیری (داستان ستارگان) را رقم زده است...
فرهادی:
. تفاوت روشهای رمزگشایی اسطورهها
. مشکلات تعیین تاریخ و جغرافیای زندگی زرتشت
. تفاوت روایتهای مختلف اسطورهای ایران...
ایرانمهر:
--نسبت تاریخ با استوره چیست؟
-استوره چیزی جدا از تاریخ نیست. ایران به لحاظ کهن بودن، تاریخ استورهای دارد.
-حاکمیتهای سیاسی شناخته شده، دستکم ۱۰ هزار سال پیشینهء پیوسته در زندگی اجتماعی و زیست فناورانهء بشری در پشت سر خود داشتهاند.
-دانشگاههای علوم انسانی ما در دور باطلی گرفتار شدهاند که از فهم این موضوعات عاجزند.
-آموختن نوشتن در استورهء تهمورث، معنایی در پس خود نهفته دارد. سیر خط از اندیشهنگار به آوانگار رخ داده است.
-الفبا از تطور خط تصویری پدید آمده است.
-زمان مولفهای اساسی است. ثبت رخداد هزار سال پیش با رخدادی در ۲۰ هزار سال پیش، یکسان نیست. از رخداد دورتر، خاطرهای میماند که به آن استوره میگوییم...
شرکتکنندگان:
ع. پیروز، پاک روح، اسدی، فرهادی، ایرانمهر
پیوند اصلی:
https://irane-ayandeh.blogsky.com/%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%b4%da%a9%d8%af%d9%87
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ روایی ایران:
شما اینجا در سکوت و تنهایی دارید به فرهنگ ایران خدمت میکنید. دست مریزاد