گردآوری و تنظیم: مهرداد ایرانمهر
دینکرد کتاب سترگی است به زبان پارسی میانه (پهلوی)، که آن را به درستی "دانشنامهٔ مَزْدَیَسْنی" خواندهاند. واژهٔ دینکرد را میتوان به "کارهای دینی" برگردانید. (dēnkart)
این کتاب در تلاش است تا رابطهای را میان دین و دولت و مردم ترسیم نموده تا از این راه هم به زرتشتیانی که تحت سیطره قرار گرفته بودند، راهبرد فکری بدهد و هم در مقابل صاحبان ادیان و مذاهب دیگری نظیر اسلام، مسیحیت، یهودیت، و فرقههای دیگری همچون مانی و مزدک ایستادگی نماید. برخی نیز معتقدند که میتوان رگههای زروانی را در این کتاب پیدا نمود.
این گردآوردهٔ بزرگ، خود دارای ۹ نسک است، که از آن میان، نسکهای نخست و دوم و نیز پارهای از نسک سوم آن به دست ما نرسیده است. دینکرد فراهم آمده از نوشتههایی است که زمان نگارش و نیز نویسندگان آنها سراسر ناشناخته است، و نسکی که در دستان ماست بر پایهٔ این نوشتهها در سدههای نهم و دهم میلادی به دست دو تن از فرهیختگان تاریخ فرهنگ ایرانزمین، به نامهای آذرفَرْنْبَغِ فرخزادان و آذربادِ امیدان گردآوری و تنظیم شده است.
در این دانشنامه که بهرام فرهوشی آن را «یک دانشنامهء دینی و علمی»، و فریدون فضیلت آن را «گرانْسنگترین بُنْنوشتِ پهلوی از دانایان پیشین» میخواند، در زمینههای زیر سخن به میان آمده است: الهیات، فلسفه، اسطورهشناسی، کلام، عرفان، اخلاق، آداب دینی، زندگانی زرتشت، پیدایش جهان، سزاشناسی (حقوق)، سیاست، شهرداری و کشورداری، منطق، ریاضیات، هندسه، فیزیک، اخترشناسی، پزشکی و دانشها و شاخههای دیگر.
این کتاب را نخستین بار دانشمند پارسی "دستور پشوتن سنجانا" و پسرش داراب با حواشی و ملاحظات به انگلیسی ترجمه و در بمبئی چاپ کردهاند.
کتاب سوم
این کتاب نسبت به دیگر کتابها بیشترین حجم را دارد و حاوی ۴۲۰ فصل است که هر فصلی پس از عنوان، با عبارت "بنا بر تعلیم دین به (زرتشتی)" آغاز میشود. البته در برخی از فصول واژهء دین نیامده است. این عبارت تأکیدی است بر آنکه این کتاب بر اساس عقاید زرتشتی و کلام ایزدی است.
برخی از فصول کتاب کوتاه و برخی دیگر به نسبت طولانیتر هستند. گاه دیده میشود که بعضی فصول تکرار میگردند. در اکثر این فصول ارتباطی با مابعد دیده نمیشود، تنها به نظر میرسد که گاه جمله یا کلمهای در یک فصل موجب بحثی در فصل بعدی است.
ظاهراً مؤلف از ادیان دیگر خصوصاً اسلام و مذاهب آن نظیر معتزله، اطلاع داشته و به آنها انتقادهایی را وارد میآورد. در فصل ۱۳۵ به پیامبر اسلام اشاره دارد و از واژهء پیامبران آویشت (payāmbarānāvišt) استفاده شده است که به معنی خاتم پیامبران میباشد.
مطالب این کتاب در بردارندهء ثنویت و مقابله با ادیان و مذاهب دیگر، مسالهء انتساب شرور به خداوند، مباحث اخلاقی و فلسفهء اخلاق، مسائل مربوط به الهیات و مبداء و معاد، شیوهء حکومتداری، دستورهای فقهی و حقوقی، اندرزها، امشاسپندان، مردمشناسی و انسانشناسی، تاریخ و جغرافیا، کیهانشناسی و اسطورهشناسی، پدیدههای طبیعی و موضوعات بسیار دیگر است.
کتاب چهارم
این کتاب به لحاظ حجم، کوچکترین کتاب از مجموعهء دینکرد است و به نظر فهم، این کتاب از دیگر کتابها مشکلتر میباشد.
دینکرد چهارم، منتخبی از کتاب "آییننامه" تألیف آذرفرنبغ فرخزادان است. این کتاب انسجام کتاب سوم را دارا نیست و جنبهء جدلی و منطقی کمتری در آن به چشم میخورد.
کتاب با توصیف فلسفی از چگونگی خلقت امشاسپندان و تجلی هر یک از دیگری و در نهایت تجلی از اهورهمزدا آغاز میشود. سپس مؤلف به نقش پادشاهانی که به رواج دین مزدیسنی کمک کردهاند میپردازد و از داریوش سوم، بلاش اشکانی، اردشیر بابکان، شاپور پسر اردشیر ساسانی، همچنین شاپور دوم و در نهایت از خسرو انوشیروان نام میبرد.
در این کتاب، از چند عنوان کتاب هندی و یونانی نام برده شده که خود، نمایانگر حضور اندیشههای آنان در ایران بوده است.
همچنین دینکرد چهارم شامل مطالب دیگری همچون خویشکاری موجودات گیتی، موسیقی، مفاهیم انتزاعی مابعدالطبیعه، مسائلی پیرامون هواشناسی و رصد ستارگان، جغرافیا و پزشکی نیز هست. سپس کتاب، همان سیاق دینکرد سوم را در پیوند دین و پادشاهی ادامه میدهد و از قوانین حقوقی و چهار کیفیت سردی، گرمی، تری و خشکی که در عناصر وجود دارد سخن میگوید.
در فرجام سخن نیز به نقش ایران در شکوفایی جامعهء بشری تأکید میکند.
کتاب پنجم
احتمالاٌ این کتاب تألیف آذربادامیدان است. این کتاب با این که از لحاظ فلسفی به کتاب سوم شبیه است اما استدلالهای آن ضعیفتر است و از آنجا که دینکرد پنجم بیان دین مزدیسنی به دو نفر غیرزرتشتی است، این کتاب جنبهء جدلی بیشتری دارد و رویکرد ملیگرایانه در آن به وضوح دیده میشود.
این کتاب را میتوان به دو بخش اصلی تقسیم نمود. بخش اول پاسخهایی است که آذرفرنبغ فرخزادان در جواب پرسشهای شخصی به نام یعقوب خالدان میدهد. این بخش از کتاب خود دارای ۲۲ فصل است و دربارهء زرتشت، الهام دین زرتشتی، برتری نژاد ایرانیان، اندرزهای اشوزرتشت، خشنودی و ناخشنودی آفریدگار، مسائلی پیرامون محافظت کردن، بهشت، دوزخ و رستاخیز، نام نیک در این جهان و بهرهمندی از نعمتها در دنیای دیگر و پاداش در هر دو جهان، تاوان گناهان، توبه کردن و گناهان، پاک شدن از نسا (مردار)، پیشوایان دینی، خوردنیها و آشامیدنیها، لباس پوشیدن، زن داشتن، سخاء و بخشش، ازدواج با خویشاوندان (خُوَیده)، نیایشهایی همچون نیایش گاهَنبار، فَروَردیگان و روزگاری (سالگرد مردگان) و مراقبت مردم از جانوران، آتش، فلزات، آب ها، زمین، گیاهان و ایزدان، بر حذر داشتن از انسان و سگ مرده، احترام گزاردن به مردمان، حقانیت دین زرتشتی و پیروان آن و عدم حقانیت پیروان ادیان و مذاهب
دیگر است.
بخش دوم کتاب، پاسخهایی است که آذرفرنبغ فرخزادان به شخصی به نام بُخت ماری مسیحی میدهد. یازده فصل به مابعدالطبیعه، سه فصل به چگونگی الهام ایزدی، چهار فصل به پرستش، سیزده فصل به تطهیر آیین اختصاص دارد.
کتاب ششم
کتاب ششم دربارهٔ تبیین حکمت اخلاقی است. این کتاب را باید نوعی اندرزنامهء پهلوی به شمار آورد که در ضمن بزرگترین اندرزنامهء پهلوی نیز میباشد و حدوداً ۳۵۰۰۰ واژه دارد. این کتاب را باید تألیفی دانست که نویسندهء واحدی نداشته است.
دینکرد ششم به لحاظ نوشتاری سادهترین کتاب از مجموعهء دینکرد است و شامل اندرزهایی میباشد که به دانایان کهن نسبت داده شده است. احتمالاً این کتاب شرحی بر یکی از بخشهای اوستا به نام بَرِشنَسک است که خلاصهای از آن نیز در کتاب هشتم آمده است. این کتاب به شش بخش تقسیم میشود.
بخش اول به موضوعات دینی با تاکید بر پرهیزکاری و ستایش در برابر ایزدان است. بخش دوم به موضوعاتی چون آفرینش اهورهمزدا و اهریمن، خرد، دانایی، اعتدال، افراط و تفریط میپردازد. بخش سوم همان موضوعات بخش دوم را دنبال میکند، اما تکیهء آن بر اخلاق عملی است. بخش چهارم پیرامون صفات و اعمال مختلف میباشد. بخش پنجم در بردارندهء نام نویسندگان و همچنین حکایاتی اخلاقی است و بخش ششم نیز حاوی جملات قصار با درون مایههای گوناگون دینی است.
این کتاب به نسبت کمتر از کتابهای دیگر به مسائل اعتقادی نظر دارد و بیشتر تکیهء خود را بر اخلاق نظری و عملی گذارده است. و در این میان، به رفتار و سلوک انسان نیز مفصل پرداخته است. لذا میتوان این کتاب را از جمله کتابهای اخلاقی-عرفانی دین زرتشتی به شمار آورد.
شاکد میگوید: در این کتاب به نوعی عرفان توجه داده شده است. اما این عرفان از سنخ عرفانهای به اصطلاح ریاضتی نیست و تکیه بر اعتدال و میانهروی دارد. از موضوعات این کتاب لزوم شناخت مبداء و معاد است که به شناخت دین منجر میشود و دین نیز به نوبه خود به معرفت منتهی میگردد تا جایی که جهان از حضور دیوان خالی بشود.
همچنین نویسنده به مسائل دیگری چون استحکام نظام خانواده، مشورت و مصاحبت با نیکان میپردازد. همچنین آمده است که شخص برای نیل به پرهیزکاری میبایست فرایض دینی را انجام داده و همیشه سه حکم پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک را مدنظر قرار دهد. راه تحقق سعادت، آگاهی و از برخوانی متون مقدس است. همچنین در این کتاب از مسالهء سرنوشت نیز سخن به میان آمده است.
کتاب هفتم
کتاب هفتم در بر دارندهٔ سرگذشتی افسانهای از زرتشت است که بعدها در زرتشتنامه نقل شده است.
این کتاب در واقع تاریخ دین زرتشتی از آغاز تا پایان است و بر اساس سه نسک اوستایی سپَندنسک، چهردادنسک و ویشتاسپنسک تدوین شده است. اصل این سه نسک امروزه از میان رفته است و فقط خلاصهای از آنها در کتاب هشتم دینکرد آمده است.
مطالب این کتاب پیرامون اسطورهء زرتشت با بخش دوم دینکرد سوم، فصل های ۲-۲۶ زاتسپرم، و ۴۷ روایت پهلوی قابل مقایسه است.
فصول این کتاب چنین است:
کسانی که پیش از زرتشت -از کیومرث تا گشتاسپ- توانسته بودند الهام ایزدی را دریافت دارند. سپس به بیان نسبنامه و افسانهء زرتشت میپردازد و از انعقاد نطفهء او، تولد، برانگیخته شدن به پیامبری، دشمنی عدهای بدخواه با وی، آزمایش وَر، آشکارگری او، درمان بیماران و مرگ او به تفصیل سخن گفته شده است.
سپس به بیان وقایع بعد از زرتشت مانند روشن شدن چشم جان گشتاسپ به عالم مینوی، معجزاتی که تا پایان هزاره و ظهور اوشیدر، اوشیدرماه و سوشیانت روی میدهد، میپردازد. بعد از آن به بیان مسائلی که در ۵۷ سال بعد از ظهور سوشیانت تا فرشگرد است، میپردازد.
کتاب هشتم
این بخش از دینکرد، حاوی خلاصهای مهم از ۲۱ نسک اصلی اوستا است.
کتاب نهم
این کتاب، تفسیر پهلویِ سه نسکِ گمشدۀ اوستا است. این کتاب، مانند تمام متون زند یا متونی که منبع اصلی آنها زند است، دارای شماری واژه و تفسیر آنها است که فقط ترجمههای پهلوی یا شکلهای پهلویشدۀ کلماتِ اوستایی است.
سوتکَرنَسک یا شودکر نخستین بخش از اوستای ساسانی بوده است. در فصل چهارم از کتاب نهم دینکرد خلاصهٔ این نسک آمده که دارای ۲۲ فرگرد بوده است.
میتوان گفت شرح اصلی بهمنیشت مأخوذ از هفتمین فرگرد این نخستین نسک اوستایی یعنی سوتکَرنَسک است. از مباحث جالب توجه و مفصل این نسک، مطالبی پیرامون سرگذشت گرشاسپ و کیخسرو و کاوس بوده است.
همچنین احتمال دارد که رسالهٔ پهلوی زند وهمنیسن، فرگرد هفتم نسک اول بوده باشد.
زراتشتنامه
یک اثر حماسی به زبان فارسی مربوط به سدهء هفتم (قمری) از زرتشت بهرام پژدو دربارهٔ معجزات پیش از زادن و زمان خردسالی زرتشت و داستانهایی از زندگانی وی و رسیدنش بهدرگاه گشتاسب و برتری و غلبه یافتن بر حکمای دربار این پادشاه و هزارهء او و قیام هوشیدر و روی کار آمدن بهرام ورجاوند و پایان هزارهء او است.
این اثر بر اساس روایتهای شفاهی زرتشتیان تهیه شده است و شباهتهای زیادی با آثار ادبی پارسی میانه همچون دینکرد دارد. وامواژههای عربی آن کمشمار است و گاه در آن واژگان پهلوی یافت میشود. نظم این منظومه را که دارای ۱۹۷۰ بیت است (ظاهراً پنج بیت آخر آن از ناسخ باشد) در روز آذر (روز نهم) از ماه آبان سال ۶۴۷ یزدگردی برابر ۹۷۷ هجری و ۱۲۶۸ میلادی آغاز کرده و دو روزه به پایان برده است.
زراتشتنامه برگرفته از روایات قدیم و سنت کهن و به احتمال قریب به یقین از کتب پهلوی زاتسپرم و کتابهای پنجم و هفتم دینکرد و احتمالاً برخی آثار دیگر، برگرفته و بازگو شدهاست، که کیکاوس پسر کیخسرو از مردم ری آن را به ناظم القاء کرده است.
زراتشتنامه را چنانکه خود شاعر میگوید، بنا بر خواهش موبد موبدان وقت، کاووس پور کیخسرو پور داراب به نظم در آورده و در دو روز به پایان رساندهاست:
چل و هفت با ششصد از یزدگرد
همان ماه آبان که گیتی فسرد
من این روز آذر گرفتم به دست
به آبان چو بر جشن بودیم مست
شب خود نوشتم من این را به کام به دو روز
چِهردادنَسک
بخشی از اوستا است که از میان رفته و تنها خلاصهای از آن در کتاب هشتم بخش ۱۳ دینکرد باقی مانده است.
در این خلاصه اشاره شده که موضوع چهردادنسک، تاریخ بشر از آغاز تا پیامبر شدن زرتشت بوده و اینکه چهردادنسک منبع مهمی برای آثار بعدی مانند شاهنامه فردوسی بوده است.
در اوستایی «چیثرهداته»، در پهلوی «چیتردات» (نسک) یا «جیراشت» و به گفتهٔ مسعودی «چیرشت» و در پارسی «چهرداد» (نسک) است.
بخش نخست واژه از ریشهٔ اوستایی چیثرَ به معنی تخمه و تبار (چهر) و بخش دوم داته به معنی قانون یا آفرینش (داد) است؛ و روی هم، آفرینش تبارها (تبارنامه) معنی میدهد.
چهردادنسک اوستایی، دارای ۲۲ بخش و دوازدهمین نسک از نسکهای ۲۱ گانهٔ اوستای باستانی بوده است. در متن پهلوی «شایست و ناشایست» نیز، از چهردادنسک یاد شده (پیرامون مشورت با نیکان)، یکی این که امور را به همپرسی و مشاورت نیکان باید کرد و اندازهء مثل آن نیز در «چهرداد» (نسک) پیدا است که سپندارمذ، به منوچهر گفت که در چهردادنامه از نژادها و نسبنامهها و چگونگی فرمانرواییهای ایرانی به ویژه پیشدادیان و کیانیان و زایش و سرگذاشت پیامبر ایرانی (اشوزرتشت اسپیتیمان) سخن رفته بود.
چهردادنامه در بر گیرندهٔ تیره و نژادهای مردمان از کیومرث (نخستین مردم)، چگونگی آفرینش مشی و مشیانه، گسترش و پراکندگی گونههای مردمان در هفت کشور زمین و آیینهای گوناگون نژادها تا هنگامهٔ زایش زرتشت بوده است؛ و برابر با آگاهیهایی که از گفتارهای چهردادنامه در دست است، این دفتر گمشده، از باستانیترین گامهای تاریخنویسی و از ریشههای آییننامهها، تاجنامهها و شاهنامههای ایران باستان به شمار میرود.
در چهردادنسک تبارنامهٔ هوشنگ فرقی با بندهشن داشت، چه بنا بر آنچه در چهردادنسک آمده بود، هوشنگ نوادهٔ کیومرث و از فرزندان سه گانهٔ مشیگ بود و از دو فرزند دیگر یکی ویگرد و دیگری تاز نام داشت، اما در بندهشن میان هوشنگ و کیومرث سه نسل فاصله است.
پانویس
• ↑ تفضلی، احمد (زمستان ۱۳۷۶). تفسیری، ملیحه، ویراستار. «درباره چند واژه پهلوی». نامه فرهنگستان (۱۲): ۹۸.
• ↑ de Menasce، Une encyclopedie mazdeene: la Denkart، 11.
• ↑ Shaked,trans، The Wisdom of the Sasanian Sages Denkard VI.
منابع
-التنبیه و الاشراف، ابوالحسن علی بن حسین مسعودی، ترجمهٔ ابوالقاسم پاینده، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹، رویهٔ ۸۶ ۲
ـشایست نشایست، فصل ده
-دهخدا. مدخل هوشنگ.
-نوشتاری از «پژوهنده» بر پایه: کتابِ سومِ دینْکرد (درسْنامهٔ دینِ مزدایی)، دفتر یکم: ۱۱۲–۰، آراستاری، آوانویسی، یادداشتها و ترجمه: فریدون فضیلت، انتشارات فرهنگ دهخدا، تهران، ۱۳۸۱.
J.P.de Menasce, Une encyclopedie mazdeene: La Denkart ,Paris: Presses Universitaires: de France, 1958
S.Shaked,trans, The Wisdom of the Sasanian Sages (Denkard VI) by Aturpati-i Emetan,Boulder: Westview, 1979
Yarshater, Ehsan (1983). The Cambridge History of Iran. Cambridge University Press. p. 1416. ISBN 978-0-521-24693-4. Retrieved 2008-09-28.
Bashiri, Iraj (1994). Firdowsi's Shahname. Supreme Soviet of Tajikistan. p. xii. Retrieved 2008-09-28.
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ روایی ایران: