گردآوری: مهرداد ایرانمهر
زیاد گوید: شب قادسیه، صبحگاه لیلةالهریر بود و از این رو، آن را شب قادسیه نامیدهاند و چنان بود که کسان خسته بودند و همه شب چشم بر هم ننهاده بودند و قعقاع میان سپاه به راه افتاد و گفت «سپاهی که اکنون جنگ اندازد، پس از ساعتی ظفر بیند. ساعتی پایمردی کنید و حمله برید که ظفر نتیجهء پایمردی است. پایمردی کنید و سستی مکنید».
جمعی از سران سپاه بر اشعث گرد آمدند و سوی رستم (فرخ هرمزد) حمله بردند و صبحدم با گروهی که پیش روی وی بود، درآویختند...
ادامه مطلب ...