مهرداد ایرانمهر
مدار ۳۹ درجه شمالی در بررسی جوامع انسانی مساله مهمی است.
به طور عمومی، سرزمینهای بالای این مدار نمیتوانند از تشکیل جوامع انسانی پشتیبانی کنند. هر چه هم مدارات به شمال نزدیکتر شوند، وضعیت بدتر میشود.
البته در مناطق نزدیک به دریاها که اختلاف دمای کمینه و بیشینه کاهش مییابد (مانند آب و هوای مدیترانهای و...)، اوضاع اندکی قابل تحملتر میشود، اما قاعده کلی بر هم نمیخورد. زیرا طولانیتر شدن زمستانها و کاهش طول روز، همان اثرات منفی را بر زندگی گیاهی داشته و جوامع جانوری و انسانی را تحت تاثیر منفی خود قرار میدهد.
در قاره اروپا، آنچه با عنوان غارهای مسکون و نشانههای فناوری اولیه بشری از آن یاد میشود، به جنوب فرانسه، اسپانیا و جنوب ایتالیا که نزدیک این مدار هستند، تعلق دارد.
در دورتادور کره زمین، نوار میان مدارهای ۲۵ تا ۳۹ درجه شمالی به نوار تمدنی مشهور است. در زیر این نوار، سرزمینهای گرم و خشک و بالای آن سرزمینهای سرد شمالی قرار دارد. استوا هم که اصولا جایگاه رشد تمدن نبوده است و سطح خشکیهای مدارات مشابه در نیمکره جنوبی نیز بسیار کم و پراکنده است.
و اما، فلات پهناور ایران محدود به مدار ۳۹ درجه در شمال خود نیست. بنابراین جمعیتهای ایرانی که در مدارات بالای ۳۹ ساکن شدند، ناچار خود را با آن شرایط وفق دادند که شامل جوامع کوچرو میشد.
تازه این حضور هم مربوط به پس از دریاس است. تا پیش از آن، انسانها به دلایلی امکان حضور در سرزمینهای بالای این خط تماس، معروف به سرزمین تاریکی، را نداشتند.
به هر روی، نسبت میان حد کوچروی و یکجانشینی در میان باشندگانی که پس از دریاس به این سرزمینها گسترش یافتند، بستگی به فاصله از این مدار داشت. یعنی هر چه به سمت جنوب و نزدیک این مدار بود، رنگ و بویی از یکجانشینی و بروز نشانههای تمدن با خود داشت. اما هر چه به سمت مدارات بالاتر سیر کند، جمعیتهای با تراکم کمتر و زندگی بدویتری میداشتند.
آن سرزمین در فرهنگ ایرانی، دوزخ و جایگاه اهریمن نامیده شده و در سوی اپاختر است. مشخصه بارز زمهریر یا دوزخ ایرانی، سرما است.
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ روایی ایران: