6 مارس 2012
کلارا موسکوویتز
دانشمندان میگویند، دریاچۀ مرکزی «cuitzeo» مکزیک، شامل صخرههای گدازهای و ریزالماس است که نشان میدهد 12.900 سال پیش، ستارهای دنبالهدار با شدت به زمین برخورد کرده است.(israde و همکاران 2012)
انسان نئاندرتال گونهای از سردهٔ انسان بود که در غرب آسیا و قسمتهایی از اروپا، آسیای مرکزی و شمال چین (آلتای) سکونت داشت.(محدودۀ زمانی: پلیاستوسن میانی تا پسین، ۰٫۶ تا ۰٫۰۳ میلیون سال پیش)
اولین نشانهها از نئاندرتالهای اولیه به حدود ۳۵۰ هزار سال پیش برمیگردد. ۱۳۰ هزار سال پیش، مشخصههای کامل نئاندرتالها ظاهر شدند و نسل آنها تا حدود ۳۳-۲۴ هزار سال پیش منقرض نشده بود، و شاید ۱۵ هزار سال پیش نسل نئاندرتالها منقرض شده باشد.
برخی ژنها میان نئاندرتالها و انسان امروزی مشترک است. این به آن دلیل است که نئاندرتالها و اجداد انسان نوین با یکدیگر آمیزش داشتند.
گردآوری و تنظیم: مهرداد معمارزاده طهران (ایرانمهر)
برگرفته از: دانشنامۀ کاشان - جلد 3 و 4، دکتر جهانشاه درخشانی
https://www.balatarin.com/permlink/2015/7/12/3912908
نام کهن ایران «خوینگ ایرَثَه وَئِیژَنگه»،
در جنوب خاوری ایران، پیرامون سیستان و کرمان مردمی میزیستند که در 6 تا 5 هزار سال پیش دارای فرهنگ و تمدنی پیشرفته بودند.
این مردم، سرزمین خود را «خوَنیرَثَه» مینامیدند به معنی «چرخ خورشید»، که در فرهنگ هند نیز به نام «سَکرَهوَرتین (چرخ گردون)» آمده است. پارۀ دوم نام خوَنیرَثَه، یعنی «رَثَه (چرخ)»، در سندهای سومری به گونۀ «اَرَتَه» برگردانده شده که همان سرزمین «چَخرَه» اوستایی است.
پارهای کالاهای بازرگانی گرانبها مانند زرّ، سیم، عقیق و سنگ لاجورد، از اَرَتَه به میانرودان صادر و در برابر «غلات» وارد میشد*. شهر اَرَتَه دارای حصارهای کنگرهدار هفترنگ، و یکی از آنها از سنگ لاجورد بود. در این شهر، رودی قابل کشتیرانی روان بود و کاخی وَرجاوند از سنگ لاجورد در آن قرار داشت.(*در پی بروز یک خشکسالی شدید/ دوران پس از 3200 پ.م)
میان اَرَتَه و سومر بارها کشمکشهایی روی داد و شاهان سومر بر اَرَتَه تاختند. نام سرزمین اَرَتَه در متنهای پسین میانرودان دیده نمیشود. اما در همان پهنه، از سرزمین دیگری به نام «پَرَشی» نام برده میشود که باید با سرزمین کهن پارسها، پیش از گسترش بخشی از آنان به اَنشان (فارس امروز)، یکی باشد.
به همین روست که پارسها خود را روزگاری «اَرتَهایی» میخواندند.
مهرداد ایرانمهر
بنا بر نوشتۀ افلاطون در رسالههای تیمائوس و کورتیاس، داستان شهر گمشدۀ «آتلانتیس» نخست برای کریتیاس (گویا از اهالی جزیرۀ کرِت) و سپس از او برای یک کاهن مصری و آنگاه برای سیاستمداری به نام سولون بازگو شده و بدین سان به افلاطون رسیده است.
افلاطون میآورد: مقدسترین جانور در نزد مردمان آتلانتیس «گاو نر» بود که نماد قدرت به شمار میرفت، و به عنوان برترین هدیه به پیشگاه «اطلس» قربانی میشد. اما زئوس، توفانی بر آنها نازل کرد که قابل تصور نبود.
مهرداد ایرانمهر
https://www.balatarin.com/permlink/2015/5/20/3875991
نبرد تروآ، رویارویی دو اتحادیه ایرانی در قلمرو میانی
(اتحادیۀ خاوریِ سوبَرتو-آسووا و اتحادیۀ باختریِ آخهایی-هلنی)
(نسخۀ مقدماتی)
از جمله کردارهای منفعتجویانۀ پژوهندگان غربی، یکی گزینشی برخورد کردن با درونمایۀ اسناد تاریخی مورخان یونانی است.
به گفتهای، ایشان هرگاه با مطالبی پیرامون دیرینگی آغاز شهریگری در یونان، مصر و میانرودان مواجه میشوند، حتی از یک نقطه سند هم نمیگذرند. همینطور، مطالبی را که پیرامون کامیابیهای اسکندر باشد، مو به مو در کتابهای تاریخ درج نموده و دربارۀ هر خطِ آن قلمفرسایی میکنند.